در مقیاس میکرو تقریبا تمام سازمانها بازاریابی
گرا، مهندسی گرا، و یا تولید گرا هستند. اما در مقیاس ماکرو سازمانها یا پروژه گرا
هستند و یا پروژه گرا نیستند که به آنها عملیات گرا نیز گفته می شود. کتاب راهنمای
پی ام باک از عبارات پروژه-پایه و غیر پروژه-پایه استفاده می کند. در سازمانهای
پروژه گرا مانند شرکتهای هوافضا و یا ساختمانی تمام کارها با پروژه ها مشخص می
شوند و هزینه و سود وزیان هر پروژه به طور
جداگانه محاسبه می شود. در سازمانهای عملیات گرا مانند تولیدکنندگان تکنولوژی
پایین، سود و زیان بر اساس خطوط عمودی و
یا وظیفه ای سنجیده می شود. در این سازمانها پروژه ها فقط برای حمایت از خطوط
محصول/ وظیفه انجام می گیرد و الویت منابع با خطوط تولیدی است که درآمدزا هستند.
![](//bayanbox.ir/view/7564339286498761038/07-fig.jpg)
![](//bayanbox.ir/view/4847813671802086884/08-fig.png)
11-1- بازاریابی
در سازمانهای پروژه گرا
روشهای بازاریابی در سازمانهای پروژه گرا کاملا با
سازمانهای محصول گرا متفاوت است و به تلاشهای تیمی بسیارمنظم و مخصوص مابین
کارمندان بازاریابی، فنی، و عملیات به علاوه درگیری مشتری نیاز دارد.
بازاریابی پروژه به قابلیت دریافت، دنبال کردن و به
دست آوردن فرصتهای نادر کسب وکار نیاز دارد و با ویژگیهای زیر مشخص می شود:
یک تلاش
سیستماتیک: تلاش
به دست آوردن یک پروژه اغلب بسیار با برنامه های در جریان در هم تنیده است و
نیازمند همکاری پرسنل کلیدی هم در سازمان مشتری و هم در در سازمان اجرایی پروژه
است.
سفارشی بودن: پروژه
ها اقلام سفارشی هستند که متناسب با نیازهای خاص یک مشتری معین تهیه می شوند.
دوره عمر
پروژه: یک کسب وکار پروژه ای دوره عمر و آغاز و پایان معینی دارد و بی نهایت نیست.
فاز بازاریابی: تاخیر طولانی بین تعریف محصول، شروع به کار و
اتمام فازهای پروژه وجود دارد.
ریسکها
قابلیت فنی
اجرای پروژه در گرفتن پروژه جدید بسایر مهم است.
این مطلب ادامه دارد...
Jet engine fuel system...
ما را در سایت Jet engine fuel system دنبال می کنید
برچسب : راهکارهای, نویسنده : eteo-co8 بازدید : 200 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1396 ساعت: 10:44